داستان های امیل
گزیده کتاب:
در یکی از روستاهای کشور سوئد پسر بچه خیلی بازیگوش و کله شقی زندگی می کرد که اصلاً به حرف هیچ کس گوش نمی داد. نام او امیل بود و همیشه جیغ و هوار می کشید، بنابراین نمی توان او را پسری خوب و مهربان نامید. امیل با اینکه بیشتر از پنج سال نداشت، ولی خیلی قوی بود. ظاهرش با چشمان آبی، گونه های قرمز و موهای روشن طوری بود که آدم فکرمی کرد او یک فرشته است. اما قبل از اینکه این طور فکر کنید، بهتر است درباره او بیشتر بدانید و با شیطنت های او آشنا بشوید…
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر