من معذرت نمی خواهم
واسیا یک اتاق پراز اسباب بازی داشت؛همه جای اتاق زیر میز،گنجه،گوشه و کنار اتاق پر بود از اسباب بازی؛یک روز واسیا از خواب بیدار شد و پایش را در یک کفش کرد و از مادرش اسب چوبی خواست؛مادرش به او گفت:"که فعلا پولی ندارد و او باید صبر کند"؛اما واسیا برسر مادرش داد کشید و با عصبانیت گفت که:"شما خسیس هستید،همین"؛در همان لحظه باد تند و سردی پنجره ی اتاق را باز کرد و وارد خانه شد؛واسیا نمیدانست در این شهر هرکس با مادرش دعوا کند سرما و یخبندان شدیدی اتفاق می افتد؛مادرش از او خواست که بخاطر بی ادبی اش عذر خواهی کند؛اما واسیا گفت:"من معذرت نمیخواهم"؛و از خانه بیرون رفت تا مادری برای خودش پیدا کند؛پیرمردی را دید که به دنبال گربه ی سیاهی دور حیاط میچرخد؛واسیا به او کمک کرد و گربه را گرفت و به پیرمرد داد؛متوجه شد که گربه بسیار شیطنت دارد و هر چیز را که دلش بخواهد مثل میز تحریر،در آپارتمان و تخت خواب تبدیل به موش کرده و قورت میدهد؛بینی واسیا از شدت سرما شبیه کلم یخ زده شده بود؛در گوشه ای از خیابان زنی با پالتوی خز خاکستری و سگ درازی را دید؛زن در گوشش زمزمه کرد"میخواهی من مامانت باشم؟!"واسیا که دنبال مامان دیگری بود و بدنش از سرما کرخت شده بود قبول کرد؛و همراه زن و سگش به خانه ی آنها رفت؛اما آنجا خیلی برفی و سرد بود؛واسیا در دلش خواست که ای کاش چندتا مادر داشتم تا برای برف روبی خانه به ما کمک میکردند؛خدای من!باورکردنی نبود!واسیا از تعجب خشکش زد؛چهار زن با پالتوهای خز درست مانند زن اولی وارد اتاق شدند؛همه ی آنها باهم واسیا را دوره کردند و نزدیک بود کتش را پاره کنند؛واسیا چندتا مامان باهم دلش خواسته بود؛اما از ترس خانه را ترک کرد؛پیش خودش فکرکرد چطور میشود چندتا مامان را باهم دوست داشت؟!آدم گیج میشود؛مامان خودم فقط مامان نبود؛اما واسیا باز هم گفت:"نه من معذرت نمیخواهم"و به راهش ادامه داد؛تا اینکه به یک...
دوستان عزیزم به نظر شما آیا واسیا به راهش ادامه میدهد و مادر دیگری برای خود پیدا میکند؟!یا اینکه با تجربه کردن این اتفاقات پشیمان میشود و برای عذرخواهی به خانه پیش مادرش برمیگردد؟!
هدف کتاب:در این داستان مخاطب می آموزد که گاهی اوقات پافشاری و اصرار برای بعضی رفتارهای غلط علاوه بر اینکه باعث دل آزرده شدن افراد مهم زندگی مان میشود،میتواند تجربه های تلخی همچون دور شدنمان از این افراد را نیز به همراه داشته باشد،پس بیایید قدر بهترین های زندگی مان از جمله پدر و مادرهایمان را بیشتر بدانیم.
گروه سنی:خواندن این داستان زیبا را به کودکان و نوجوانان از سن ۷ سال به بالا و همچنین والدین عزیزی که علاقمند به خواندن ادبیات داستانی هستند پیشنهاد میکنیم.
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر