روز جیغ بزرگ من !
دیروز وقتی از خواب بلند شدم، باب را دیدم که توی اتاقم نشسته و جواهرات من را لیس میزند. برای همین سرش جیغ کشیدم: «از اتاق من برو بیرون!» و این شروع روز بزرگ جیغ من بود…
- مشخصات محصول
- نظرات
دیروز وقتی از خواب بلند شدم، باب را دیدم که توی اتاقم نشسته و جواهرات من را لیس میزند. برای همین سرش جیغ کشیدم: «از اتاق من برو بیرون!» و این شروع روز بزرگ جیغ من بود…
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر