چه طور از شر گرگ خلاص شویم؟
روزی روزگاری، در روزگاران قدیم، بالای یک کوه بلند، گلهی گوسفندی زندگی میکرد. در چراگاه بالای آن کوه، گوسفندان روزهای خود را با خوردن علفهای سرسبز کوهی میگذراندند. همه چیز برای شادی آن گوسفندان فراهم بود ولی آنها همیشه با ترس زندگی میکردند.
در کنار آن چراگاه، جنگلی قرار داشت و یک گرگ بدجنس در آن زندگی میکرد. او هر وقت گرسنه میشد، از جنگل بیرون میآمد، یکی از گوسفندان را به چنگ میآورد و او را به لانهاش میبرد. بعد، گوسفند بیچاره را از هم میدرید و همه ی آن را با اشتهای زیاد میخورد. گله از این ماجرا بسیار غمگین و ناراحت بود، ولی نمیدانست چه کار باید بکند.
داستانی سرگرم کننده و در عین حال نمونه ی خوبی از حس همکاری و روحیه جمعی!
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر