اژدهای آزمایشگاه (وقتی ما نیستیم!)
سر زنگ آزمایشگاه، یک مداد کوچک میافتد زمین. میرود زیر پای بچهها و با تن زخمی و نوک شکسته، توی آزمایشگاه جا میماند. به هوش که میآید، هوا تاریک است و در نور مهتاب، وسایل آزمایشگاه، عجیب و ترسناک به نظر میرسند. مداد سروصدا میکند و آزمایشگاه را میگذارد روی سرش. وسایل آزمایشگاه از خواب میپرند و او را بیشتر میترسانند. اسکلت میخواهد با انگشت دراز استخوانیاش مداد را بگیرد و بااش نقاشی بکشد و بِشِر دنبال حلال مداد میگردد تا حلش کند و همه از شرش خلاص شوند. نزدیک است مداد پس بیفتد که اژدهای آزمایشگاه وارد میدان میشود…
مجموعه «وقتی ما نیستیم» یک فانتزی است؛ مکان، مدرسه و شخصیتها، سرایدار و ابزار و لوازم آزمایشگاه مدرسهاند.
هر روز بعد از تعطیل شدن مدرسه، سرایدار همه جا را تمیز و مرتب میکند، درها را میبندد و قفل میزند و میرود ته حیاط توی اتاق خودش. اما در آزمایشگاه، تازه اول داستان است! ابزار و وسایل، از مولاژ بدن انسان و اسکلت گرفته تا لوله آزمایش و فنر و همزن، میآیند وسط و هر بار یک بساطی راه میاندازند. آنوقت گاهی که از دستشان در میرود و از خودشان نشانهای بهجا میگذارند، همه چیز میافتد گردن سرایدار! بعضی موقعها هم که خرابکاری به بار میآورند و باز کاسه کوزهها سر سرایدار میشکند. خودش فکر میکند یکی میخواهد سکتهاش بدهد. کم مانده که دیوانه بشود ولی هر چه به مدیر و ناظم میگوید توی این آزمایشگاه یه خبرهایی هست کسی حرفش را باور نمیکند…
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر